ما ودعک ربک و ما قلی خدا هواتو داره:
😍 همسری که هدیه امام هشتم بود 😍
آقا روح‌الله هدیه امام رضا(ع) به من بود. همسری که امام هشتم به آدم هدیه می‌دهد و امام حسین(ع) او را می‌گیرد وصف نشدنی است، من عروس چنین مردی بودم. با بچه‌های دانشگاه رفته بودیم مشهد. آنجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا کردم. گفتم: یا امام رضا(ع) اگر مردی متدین و اهل تقوا به خواستگاری‌ام بیاید قبول می‌کنم. یک ماه بعد از اینکه از مشهد برگشتیم روح‌الله آمد خواستگاری‌ام. از طریق یکی از اقوام با هم آشنا شدیم. پدر او از سرداران سپاه و از مجاهدان هشت سال دفاع مقدس و مادرش هم فرهنگی بود. البته روح‌الله در 15سالگی مادرش را از دست داده بود. تدارک ازدواج را در حد و اندازه آبروی خانواده برگزار کردیم. همه چیز خیلی زود سر و سامان گرفت. البته می‌دانستم قرار نیست به خانه مردی بروم که همه امکانات زندگی‌ام از همان اول تأمین باشد اما معتقد بودم که با هم کار می‌کنیم و زندگی‌مان را می‌سازیم. رفتیم حوالی میدان امام حسین(ع) خانه‌ای 47 مترمربعی اجاره کردیم و زندگی‌مان شروع شد. با اینکه خانه‌ام کوچک بود ولی برای من حکم کاخی را داشت که من ملکه‌اش بودم. از همان ابتدا می‌دانستم با چه کسی ازدواج کرده‌ام. یعنی می‌دانستم شهادت و دفاع از کشور حرف اول روح‌الله است. حرف شهادت در خانه‌مان بود ولی فکرش را نمی‌کردم روح‌الله روزی شهید شود. #شهید_روح_الله_قربانی 🌹
╭─❤️〰️🥀〰️♥️─╮


موضوعات: درخت
   جمعه 19 دی 1399نظر دهید »

#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب

#فاطمیه

با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود
عریان به روی خاک بیابان رها شود

با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه
با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه

پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت
آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت

صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد
نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد

میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد
در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد

با نیزه اش به روی تن شاه میکشد
نقشه برای پیروهن شاه میکشد

زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت
با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت

با بازوی شکسته ی خود… روزِ آخری
با چشم نیم بسته ی خود… روزِ آخری

پیراهن حسین خودش را قواره کرد
گریه برای آن بدن پاره پاره کرد

هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست
میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست

پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید
در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید

تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت
خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت

#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ

❤️صل الله علیک یا ابا عبدالله❤️


موضوعات: درخت
   پنجشنبه 18 دی 1399نظر دهید »

مداح بود .
صدای زیبایی داشت .
در منطقه برای رزمندگان مداحی می کرد .
بیشتر برای حضرت زهرا(س) می خواند .
یکبار مسئله ای پیش آمد که گفت : دیگر نمی خوانم . دیگر مداحی نمی کنم !
اما صبح روز بعد دوباره شروع کرد به مداحی کردن !
حضرت زهرا (س) را در خواب دیده بود .
فرموده بودند : نگو نمی خوانم . ما تو را دوست داریم . هرکس گفت بخوان ، تو هم بخوان…

🌹 #شهید_ابراهیم_هادی


موضوعات: درخت
   چهارشنبه 17 دی 1399نظر دهید »

#تلنگرانه 🌱

وقتے به ما میگویند منتظر فرج باشید
فقط این نیست که منتظر فرج نهایی باشید، بلکه معنایش این است که هر بن‌بستے قابل گشوده شدن است .

#فرج یعنے این؛ فرج یعنی گشایش
مسلمان با، درس انتظار فرج می‌آموزد
و تعلیم میگیرد که هیچ بن‌بستی در
زندگی بشر وجود ندارد که نشود آن
را بازکرد و لازم باشد که انسان، ناامید
دست روی دست بگذارد و بنشیند و
بگوید دیگر کاری نمیشود کرد؛ نه !
وقتی‌ در نهایت زندگی انسان در مقابله‌ی
با این همه حرکت ظالمانه و ستمگرانه
خورشید فرج ظهور خواهدکرد پس در
بن‌بست‌های جاری زندگی هم همین
فرج متوقع ومورد انتظار است .

فرج درس امید به همه انسان‌هاست .

#امام_خامنه‌ای

#انسان_250ساله
.
.

#اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج..

|


موضوعات: درخت
   سه شنبه 16 دی 1399نظر دهید »

#فرازے_از_وصیت_نامہ:

📎 در بخشی از وصیت نامه این شهید شجاع آمده است:

“از خدا طلب شهادت می کنیم چون راه حسین را می رویم که خدا به او آموخته است و شهادت کام و آرزوی ماست برای اینکه شهید، مشهد تاریخ است…”

کجایند مردان والفجر هشت
که از خونشان دشت گلپوش گشت

کجایند آنان که بالی رها داشتند
گذرنامه کربلا داشتند

کجایند آنان که فردایی اند
همانان که فردا تماشایی اند

#شهید_امیرحسین_بهادری 🌷

╭─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╮


موضوعات: درخت
   سه شنبه 16 دی 1399نظر دهید »

1 ... 19 20 21 ...22 ... 24 ...26 ...27 28 29 ... 144

 
مداحی های محرم