​*✍با عهد و پیمان*

*الهی چه کرده ایم؟!!*

سرخی گودال قتلگاه کربلا از فراموشی غدیر بود …
چقدر به هم نزدیکند⁉
*📚قربان، غدیر و عاشورا* 
*📒 قربان: تعریف عهد الهی*
*📗 غدیر: اعلام عهد الهی*
*📕 عاشورا: امتحان عهد الهی*
*و چقدر آمار قبولی پایین است‼*
*نه فهمیدند عهد چیست⁉* 

 *نه فهمیدند عهد با کیست⁉* 

 *نه فهمیدند عهد را چگونه باید پاس داشت⁉️*
 *🤲خدایا ما را*

*بر عهدمان با امام زمانمان استوارساز، تا مرگمان جاهلی نباشد…*
 ✨از عارفی پرسیدند از کجا بفهمیم در خواب غفلتیم یا نه؟ 
 *جواب داد:*

👌اگر برای امام زمانت کاری می کنی یا تبلیغی انجام میدهی و خلاصه قدمی بر میداری و به ظهور آن حضرت کمک میکنی، بدان که بیداری؛ و الّا اگر مجتهد هم باشی درخواب غفلتی!
  *👈سرخی گودال قتلگاه کربلا از فراموشی غدیر بود👉*
*برای امام زمان خود چه کرده ایم؟*
*اَللّٰهُمَ عَجْل لوَلِیِّکَ اَلفَرَج*


موضوعات: درخت
   سه شنبه 4 شهریور 1399نظر دهید »

​سلام امام زمانم                             

﷽❣ آقای_غریبم
ای کاش کسی برای آقا تب داشت

یادی ز امام منتظر برلب داشت
قربان غریبی ات شوم مهدی جان

ای کاش صاحب الزمان زینب داشت
🌺اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌺


موضوعات: درخت
   سه شنبه 4 شهریور 1399نظر دهید »

​قلبي وروحي معك:

یک خواهش برادرانه :)☝️🏻
وصیت من به دخترانی که عکس هایشان را در شبکه های اجتماعی می گذارند این است که این کار شما باعث میشود امام زمان عج الله تعالی فرجه الشریف خون گریه کند.

بعد ازینکه وصیت و خواهشم را شنیدید به آن  عمل کنید زیرا ما می رویم تا از شرف و آبروی شما دفاع کنیم؛

مانند خانم حضرت زهرا سلام الله علیها باشید.
🌷شهید_مهدی_محسن_رعد🌷


موضوعات: درخت
   سه شنبه 4 شهریور 1399نظر دهید »

​#خاطرات_شهید
 در مأموریت ها همه رزمندگان چفیه می‌انداختند گردنشان الا محمود؛ ☝️

یک شال سیاه داشت که همیشه گردنش بود، نه فقط محرم و صفر…❗️
یکبار از او خواستم تا علت شال سیاه انداختنش را برایم بگوید گفت: 

مادر جان! ما عزادار امام حسین علیه السلام هستیم… 💔

گفتم: الان که محرم وصفر نیست!

گفت: مادرم! عزادار امام حسین علیه السلام بودن محرم و صفر نمی خواهد ما همیشه عزادار حسینیم… ‌ ‌ ✅
#شهید_محمود_رادمهر🌷

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌

╭─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╮

     


موضوعات: درخت
   دوشنبه 3 شهریور 1399نظر دهید »

​گفتم: دارم‌ از استرس‌ می‌میرم:( گفت‌: یہ ‌ذڪر بهت‌ میگم‌ هر بار گیر ڪردی ‌بگو، من ‌خیلی ‌قبولش ‌دارم: گره‌ی‌ڪار ِ‌منم‌ همین ‌باز ڪرد💔 (آخہ ‌خودشم‌ بہ‌ سختـی ‌اجازه‌ی ‌خروج ‌گرفت) گفتم: باشہ ‌داداش ‌بگو، گفت: تسبیح ‌داری؟ گفتم: آره، گفت: بگو “الهی ‌بالرقیہ ‌سلام ‌الله ‌علیها"…

حتمـا ‌سہ‌ سـالہ‌‌ی‌ ارباب ‌نظر می‌ڪنہ، منتظرتم و قطع‌ ڪردم‌

چشممو بستم‌‌ شروع‌ ڪردم:

الهی ‌بالرقیہ ‌سلام‌الله‌علیها

الهی ‌بالرقیہ‌ سلام‌الله‌علیها…✨

۱۰تا‌ نگفتم ‌ڪہ ‌‌یهو گفتن: این ‌پنج ‌نفـر آخرین ‌لیستہ، بقیہ‌اش ‌فـردا‼️، توجہ‌ نڪردم‌ همینجور ‌ذڪر می‌گفتم ڪہ ‌یهو اسمم ‌رو خوندن، بغضم ‌ترڪید با گریہ ‌رفتم‌ سمت ‌خونہ حاضر‌شم، وقتی حسین رو دیدم ‌گفتم: درست‌شد😭، اشڪ ‌تو چشمش ‌حلقہ ‌زد‌ و گفت: “الهی ‌بالرقیہ‌ سلام‌ الله ‌علیها"…
 #شهید_حسین‌_معزغلامـی 🌺

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌


موضوعات: درخت
   دوشنبه 3 شهریور 1399نظر دهید »

1 ... 75 76 77 ...78 ... 80 ...82 ...83 84 85 ... 144