« امام زمان | سکون(آرامش) » |
↻ دو نفر فاضل در کربلا با هم رفیق بودند ، یکی از آنها فوت کرد ، رفیق دیگر شبی او را در خواب دید و وقتی خواست با او دست بدهد شست او را گرفت و گفت : بگو ببینم برای تو چگونه گذشت؟
♡گفت : مامور نیستم بگویم
چون شخصی که فوت شده بود به حضرت عباس(ع) خیلی اخلاص داشت، دید نمیگوید
♡گفت : به نیابت تو یک دفعه حضرت عباس(ع) را زیارت میکنم
آن رفیق مرده گفت : از سه چیز امید نجات هست↯↯
✨یڪی زیارت حضرت سیدالشهدا( ع)
✨یڪی گــریه ڪــردن برای ایــــشان
✨ و دیگری مماشات ڪردن با مردم
فرم در حال بارگذاری ...