« فدائی | اباصالح » |
برپا بشود محشر ڪبرے شب جمعه
آید ز حرم نالهٔ زهرا شب جمعه 😭
یک هفته نگه داشته غم هاےدلش را
تا لحظهٔ دیدارِ پسر تا شب جمعه 😭
زیرِ بغلِ فاطمه را فضّه گرفته
با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه”
با قامت خم، چادر خاڪے، رخ نیلی
تا صبح ڪند زمزمه برپا شب جمعه”
پیراهن خونے شده بر دست بگیرد
آشفته شود عرش معلّا شب جمعه”
مادر گرهٔ معجر خود باز نموده
در لحظهٔ بوسیدن رگها شب جمعه 😭
آن موےبه هم ریخته ڪه در پَسِ در سوخت
گردد ته گودال هویدا شب جمعه 😭
این بوسه ڪجا! بوسهٔ گودال ڪجا و
یادے ڪند از زینبِ تنها شب جمعه”
فرم در حال بارگذاری ...